بنام ایزد یکتا
میگویند عشق به سرزمین از عشق به مادر نشأت میگیرد. وطن جایی که انسان اولین قدمهای هستی خود را بر خاک آن میگذارد و آنچنان در تمام وجودمان ریشه میگیرد که حتی بعد از مرگ هم میخواهیم به همان خاک سپرده شویم. جلای وطن کار ساده ای نیست، چه زمانی که به خواست و اراده شخص باشد و چه زمانی که به اجبار باشد. در سالهای اخیر موج خروج نیروهای تحصیلکرده و نخبه از کشور به یک معضل بزرگ تبدیل شده است و این امر ظاهراً برای مسئولان و تصمیمگیران مملکت هنوز به یک دغدغه و مسأله تبدیل نشده است و همچنان در امر اشتغال و بکارگیری این متخصصین، سهمیه ها و سهم ها ارجحیت دارند آنهم در شرایطی که کشور در وضعیت بحرانی از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و منابع محیطی قرار دارد.
به همین دلیل جمع کثیری از دانشجویان و فارغ التحصیلان دوره دکتری غیرپزشکی ( اعم از رشته های علوم پایه و انسانی، کشاوری و مهندسی و...) از یکسال گذشته تصمیم گرفتند بار دیگر برای رسیدن به رویای خود که خدمت به وطن و سرزمین مادریمان است پا به میدان گذاشته و با مشورت و رویکرد علمی به مسائل کشور و معضل بیکاری این قشر متخصص راهکارهای خود جهت برون رفت ازین وضعیت را بارها بصورت کتبی و حضور به گوش مسئولان برسانند. فرزندان ایران زمین بعد از گذر از دهه سوم زندگی به جایی رسیده اند که به دلیل معضل بیکاری و پیامدهای بیشمار آن، که هم گریبانگیر تحصیلکرده ها شده و هم گریبانگیر مدیریت کشور، به ناچار تن به جلای وطن میدهند. اما در همین مسیر هم راه هموار نیست. خروج از کشور نیازمند آزادسازی مدرک تحصیلی است که برای کسب آن عمر مفید هریک از دانشآموختگان سپری شده و این مدرک حاصل تلاش و پیکار آنان در مسیر تحصیل بوده است.
سوالی که در اینجا باید از مسئولین پرسید این است که با کدام وجدان و قانونی با جوانان این سرزمین اینگونه برخورد میشود که از یک طرف به خاطر سهم ها و سهمیه ها و عدم احساس نیاز به علوم انسانی و پایه، مدیریت کشور را به سمت قهقرا برده اید و سرنوشت هزاران جوان تحصیلکرده و نخبه را به بن بست رسانده اید و از طرف دیگر با دریافت هزینه های گزاف از تحصیلکرده هایی که تمام عمر خود را جهت کسب علم و نه مالاندوزی سپری کرده اند راه خروج از کشور را برای آنها مسدود نموده اید؟
به همین منظور پویش اشتغال دکتری غیرپزشکی با 3500 عضو، در کنار پیگیری هدف اصلی خود که همان اشتغال تحصیلکردگان دکتری میباشد؛ جهت روشن سازی اینکه آیا جوانان تحصیلکرده ایرانی با این رویکرد مدیریتی در بخش آزادسازی مدارک تحصیلی موافق هستند یا خیر، نظرسنجی از دانشجویان و دانشآموختگان دکتری غیرپزشکی انجام داده است تا بر همگان مشخص شود که جوان ایرانی موافق خروج از کشور نیست اما با شرایطی که بخش مدیریتی کشور برای ما بوجود آورده است راهی جز رفتن و خدمت به جامعه ای دیگر پیش روی ما نیست و این راه را هم به دلیل عدم آزادسازی مدارک تحصیلی بسته اند.
در نظرسنجی مذکور 45 درصد از شرکت کنندگان گزینه ی *"مخالف با خروج از کشور هستم اما به دلیل مشکلات بیکاری موافق تسهیل شرایط آزادسازی مدارک تحصیلی می باشم" را انتخاب کرده اند. 30 درصد از شرکت کنندگان به گزینه *"موافق خروج از کشور به عنوان یک راهکار برای حل مشکلات بیکاری و تسهیل شرایط آزادسازی مدارک" رأی داده اند و 25 درصد شرکت از کنندگان نیز گزینه ی *"مخالفت با خروج از کشور و مخالفت با آزادسازی مدارک" را انتخاب کردهاند. در مجموع میتوان نتیجه گرفت 75 درصد از تحصیلکردگان تقاضای تسهیل شرایط آزادسازی مدارک تحصیلی خود را دارند که در شرایط کنونی کشور تقاضایی بس منطقی است و حداقل جبرانی است که مسولان میتوانند در قبال صدم های که با بی تدبیری بر پیکرهی سرنوشت جوانان تحصیلکرده وارد نموده اند انجام دهند.
و در آخر باید از مسئولین پرسید آیا دریافت هزینه آزادسازی مدارک جبران خسارت خروج نخبگان از ایران میشود؟
افسانه خیری دانشجوی دکتری جغرافیا
صدیقه عموزاده دانشجوی دکتری باغبانی
@PhDcampaign